مقدمه
بازی فعالیتی طبیعی ،لذت بخش ، شگفت انگیز و پررمز و راز است . بنا به اظهار « چنس » بازی مانند عشق است ، همه می دانند که چیست ، اما کسی نمی تواند آن را تشریح کند .
بازی وسیله ای برای بیان احساسات ، برقراری روابط ،توصیف تجربیات ، آشکار کردن آرزوها و خودشکوفایی است و چون کودکان غالباقابلیت کلامی و شناختی کم تری در بیان احساسات خود دارند می توانند از آن به عنوان وسیله ی ارتباطی طبیعی و ملموس برای کنار آمدن با دنیا استفاده کنند وبه آرامش روحی دست یابند.
بازی از ضروریات زندگی کودک است ودر رشد ذهنی و جسمی کودک تاثیر ویژه ای دارد. کودکان معمولا بخشی از اوقات شبانه روز خود را صرف بازی می کنند و از طریق آن به حواس خود مهارت می بخشند و به میزان توانایی و نیز نقاط ضعف خود پی می برند.
هدف آن ها از بازی کردن ، تفریح و سرگرمی ،وقت گذرانی ، شناخت جهان و فرار از غم ها و کدورت هاست.بازی وسیله ی طبیعی کودک برای بیان خود است . بنا به گفته ی « گری لندرث » بازی کردن برای کودکان همانند صحبت کردن برای بزرگسالان است .
برای درک بیش تر دنیای کودکان باید آن ها را موقع بازی مورد مشاهده قرار داد.
بازی وسیله ای است که کودکان از طریق آن احساسات خود را بیان کرده، بادیگران رابطه برقرار می کنند.هم چنین تجربیات خود را توصیف نموده، آرزوهای خود را آشکار می سازند.در واقع کودک تلاش می کند از طریق بازی خود را یافته ، با محیط کنار بیاید.
بازی راهی است که کودکان به وسیله ی آن امور را می آموزند و در ضمن آن راه زندگی کردن در دنیای معانی و ارزش های مادی بزرگسالان را فرا می گیرندو در جهت رسیدن به هدف ، برای تلاش های مستمر خود ارزش قایل می شوند.
بازی باعث میشود تربیت بر محور لذت قرار گیرد ودر نتیجه کودکان از کار دوری کنندو از طریق آن به گسترش نیروهای درونی و مراحلی که برای خویشتن داری طی می کنند ،دست می یابند.
مقاله ی حاضر سعی دارد به تاثیر بازی و اسباب بازی در پرورش روح ، ذهن و خلاقیت کودکان بپردازد.از این رو ابتدا تعاریفی از بازی ارائه می شود، سپس تئوری های مختلف درباره ی بازی مورد بررسی قرار می گیردو در نهایت باجمع بندی مطالب ، به نکاتی درباره ی بازی و انتخاب اسباب بازی اشاره می گردد.
تعریف بازی
باید خاطر نشان کرد که تعریفی جامع و کامل از بازی در دست نیست و در هر یک از تعاریف ، با برجسته نمودن بعدی از بازی ، دیدگاه خاصی در مورد آن ارایه شده و از توجه به سایر جنبه های بازی خودداری گردیده است.
در تعریف بازی ،در فرهنگ عمید فارسی این چنین درج شده است : بازی کردن یعنی چیزی را در دست گرفتن و خود رابیهوده با آن سرگرم کردن .
هرگونه فعالیت جسمی و ذهنی هدف داری که در اوقات فراقت یا اشتغال و برای کسب لذت ، تمدد اعصاب ،آرام بخشی جسم یا روح بازیگر که به صورت انفرادی یا گروهی انجام شود .
نظریات مختلف درباره ی بازی
در طول زمان ، دانشمندان تئوری های گوناگون در ارتباط با بازی مطرح کرده اند که به طور اختصار به تعدادی از آن ها اشاره می شود:
سقراط : سقراط معتقد است که پرداختن به بازی و فعالیت های بدنی در سنین کودکی و نوجوانی، برای تندرستی آدمی در سال های پیری از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
ارسطو : از نظر ارسطو بازی نیروی نهفته ای است که روان آدمی را از خواسته های مضر و احساسات و امیال چرکین پاک می کند .
بازی از ضروریات زندگی کودک است و در رشد ذهنی و جسمی کودک تأثیر ویژه ای دارد.
کودکان معمولا بخشی از اوقات شبانه روز خود را صرف بازی می کنند و از طریق آن به حواس خود مهارت می بخشندو به میزان توانایی و نیز نقاط ضعف خود پی می برند.
در بازی است که کودک از خود غافل می شود و به دیگران و همکاری و دوستی با آن ها نزدیک می شود .پایه و اساس زندگی اجتماعی او پایه ریزی گردد.
تجارب اجتماعی مهم ترین عامل سازنده ی فرد می باشد.
بازی و اهمیت آن در شناخت کودک
از طریق بازی با کودک می توان دریافت که او فردی تواناست یاضعیف ، فرمانده است یا فرمانبر ،آرام است یا شلوغ و …..
از طریق بازی کودک با اسباب بازی ها می توانیم احساسات خصمانه یا دوستانه ی او را در یابیم و بفهمیم چه مساله ای او را رنج می دهد، از که گله مند است،چه آرزویی داردو بسیاری از صفات و خصوصیات دیگر مثل : شجاعت،ترس، مهربانی ،قوه ی ابتکارو ابداع ،وضع عادی یا نابسامان و جنبه ی انزواجویی یازندگی در جمع ، در سایه ی بازی کردن کودک مشخص می شود.
بازی باعث آرامش ، تسکین ، آموزش راه های زندگی و ایجاد راهی برای رسیدن به انس و الفت در کودک می شود .
بازی و اهمیت آن در رشد عاطفی
بازی نه تنها برای حرکت اندام های گوناگون بدن ،پرورش عضلات و صرف انرژی اضافی که عدم مصرف آن حساسیت و عصبانیت را در پی دارد، ضروری است ، بلکه یاری دهنده کودک در شناخت محیط و تسلط برآن است. کودک بدون بازی ،بخصوص بازی با کودکان دیگر ، خودخواه، خودبین و خود رای میشود. او از طریق بازی شیوه ی برقراری روابط اجتماعی با بیگانگان و حل مسائل و مشکلات ناشی از آن را فرا می گیرد. بازی های گروهی به کودک می آموزد که باید در برابر کمک دیگران پاسخگو باشد و محبت آن ها را به هروسیله ممکن، قدرشناسد. از سوی دیگر کودک از طریق بازی های گروهی ، بردباری به هنگام شکست و شکست و خشنودی به هنگام پیروزی را فرا می گیرد.نقش های مختلفی که کودک در بازی های گوناگون بر عهده می گیرد، وی را یاری می دهد تا به تدریج نقش مناسب را برای ایجاد مطلوب ترین رابطه با دیگران بیابد. او شیوه ی همکاری و تبادلات با دیگران و رعایت حقوق دیگران را از طریق بازی می آموزد. بسیاری از بازی های کودکان در حقیقت تقلیدی از فعالیت های بزرگسالان است.کودک در این بازی ها، به تکرار فعالیت های بزرگسالان می پردازد. از آن جا که فعالیت بزرگسالان در نخستین محیط کودک یعنی خانواده،تقریبا یکسان است ، بازی های کودکان خردسال شباهت فراوانی به یکدیگر دارند. با افزایش سن، بخش عمده ی این بازی ها تقلیدی از بازی های کودکان بزرگتر می شود.
کودک بدون بازی بخصوص بازی با کودکان دیگر، خودخواه ، خودبین و خود رای میشود. او از طرق بازی شیوه ی برقراری روابط اجتماعی با بیگانگان و حل مسائل و مشکلات ناشی از آن را فرا می گیرد.
بازی های گروهی به کودک می آموزد که باید در برابر کمک دیگران پاسخگو باشد و محبت آنان را به هر وسیله ممکن، قدرشناسد. از سوی دیگر گودک از طریق بازی های گروهی، بردباری به هنگام شکست و خشنودی و فروتنی به هنگام پیروزی را فرا می گیرد.
بازی و نقش آن در رشد و خلاقیت
نوع خلقت آدمی به گونه ای است که پرسشگر به دنیا می آید و اوج پرسشگری او در دوران کودکی شکل می گیرد و به یقین بهترین فعالیتی که کودک می تواند انجام دهد، بازی در این سن است که اندیشه های بدیع و خلاق او شکل می گیرد.
در این باره « ساندراراس » می گوید : کودکانی که در دوران نخستین زندگی بازی تخیلی می کنند ، در سال های آینده ی زندگی خود دارای تفکر خلاق و توان بیشتر در حل مسائل خواهند بود.
بازی می تواند در ایجاد خلاقیت در کودکان نقش مهم داشته باشد و ذهن آن ها را جست و جوگر و آفریننده بار آورد.
اسباب بازی کودکان
به نظر می رسد در این مجال ذکر نکاتی درمورد اسباب بازی ها و نحوه ی انتخاب اسباب بازی مناسب خالی از لطف نباشد.
کودکان علاقمند به فعالیت و بازی اند. با هر نوع شی و وسیله به بازی می پردازند و به نوعی خود را سرگرم می کنند.
آنها توجهی به سود بخشی بازی و اثرات آن ندارند و فقط می خواهند بازی کنند.بدیهی است که بازی کودکان همواره متأثر از وسایل و ابزاری است که در اختیار دارند و این امر ( اسباب بازی کودکان) از جمله مسائلی است که باید مورد توجه بسیار قرار گیرد. وسایل بازی کودکان باید حس کنجکاوری آنها را تحریک کرده ، بی خطر باشند ، با قیمتی مناسب تهیه گردند و کودک به گونه ای آنها را دراختیار داشته باشد که احساس مالکیت خود را نسبت به آن از دست ندهد.
بخصوص می بایست کاربرد اسباب بازی ها را به گونه ای برای او شرح و آموزش داد که حس خلاقیت و کنجکاوی اش از بین نرفته، اشباع نشود ، کودکان به اسباب بازی هایی نیازمندند که بتوانند آنها را حرکت دهند ، تغییر دهند و دستکاری کنند. اسباب بازی هایی دارای روان شناختی اند ، که کودک در آن نقشی فعال داشته باشد ، نه اسباب بازی هایی که بسیار خودکار یا بسیار کامل باشند و کاری برای انجام دادن کودکان باقی نگذارند. هرگاه یک ماشین کوکی یا قطار کوکی خریداری شود و در اختیار کودک قرار گیرد ، او در تمام روز این ماشین کوکی را کوک می کند و رها می سازد و به آن نگاه می کند و شادی می نماید.
این گونه اسباب بازی ها محتوای جالبی ندارد و کودک هیچ گونه تلاش فکری انجام نمی دهد و در مقابل اسباب بازی ، موجودی منفعل،تماشاگر و فاقد ابتکار و خلاقیت است.
اسباب بازی های مناسب برای کودکان
*اسباب بازی های آموزشی و سرگرم کننده:مثل: کارت های رنگارنگ ، مهره و کتاب های آموزشی برای شناخت اعداد ، حروف و کلمات.
*اسباب بازی های آهنگین که دارای صدای ملایم باشند، برای کودکان لذتبخش است ، زیرا باعث شور و نشاط در آنها می شود.
*عروسک های پارچه ای و نرم در اندازه های کوچک و بزرگ برای کودکان جالب اند و حتی برای مدت های طولانی آنها را به عنوان همدم و همراه برای خود نگهداری می کنند این گونه اسباب بازی ها باعث رشد قدرت تکلم در کودکان می شود.
*خمیربازی، خلاقیت را در بچه ها برمی انگیزد و آنان را برای ساختن اشکال مختلف کمک می کند.
پازل که به کودکان کمک می کند تا برای چیدن دقیق آنها تلاش کند.
*لگو و مکعب های ساختمان سازی به قدرت هماهنگی و یافتن مهارت بیشتر در استفاده از دست ها به کودک کمک می کند.
*موادرنگی، مثل : ماژیک و مداد شمعی برای نوشتن و نقاشی کردن.
وسایل بازی کودکان باید حس کنجکاوی آنها را تحریک کرده، بی خطر باشند، با قیمتی مناسب تهیه گردند و کودک به گونه ای آنها را در اختیار داشته باشد که احساس مالکیت خود را نسبت به آنها از دست ندهد.
بهتر است از این پس به بازی کودکان خود به گونه ای نگاه کنیم که گویی روش زندگی آنها را می نگریم و حرف های دلشان و ایده ها و اهدافشان را می شنویم.
تهیه و تایید توسط: سرکار خانم امیری (آموزگار پایه دوم)