چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش تأكيدات هدفی والدین در خود تنظیمی یادگیری دانش آموزان دبیرستانی در شهر شیراز بود. بدین منظور، به شیوه تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، نمونه ای شامل ۷۲۲ نفر دانش آموز (۳۷۹ دختر و ۳۴۳ پسر) از دو ناحیه ی آموزش و پرورش شهر شیراز انتخاب شدند. این افراد، پرسشنامه تأكيدات هدفی والدین و خود تنظیمی یادگیری را تکمیل کردند. نتایج حاصل از محاسبه پایایی و بررسی روایی ابزارها مطلوب بود.
محاسبه ی همبستگی نشان داد که بین تأكيدات هدفی تسلطی و عملکردی والدین با خودتنظیمی یادگیری فرزندان، همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد. هر دو نوع تأكيدات هدفی تسلطی و عملکردی والدین، پیش بینی کننده ی مثبت و معنی دار ابعاد فراشناختی و شناختی بودند. تأكيدات هدفی عملکردی، انگیزش را به صورت مثبت و معنی دار و تأكيدات هدفی تسلطی والدین انگیزش را به صورت منفی و معنی دار پیش بینی کردند. بین دختران و پسران از نظر تأكيدات هدفی تسلطى والدین، خود تنظیمی یادگیری و شناخت، تفاوت معنی داری وجود نداشت؛ در صورتی که از نظر تأكيدات هدفی عملکردی و فراشناخت به نفع دختران و انگیزش به نفع پسران تفاوت معنی داری وجود داشت. واژه های کلیدی: تأكيدات هدفی تسلطی، تأکیدات هدفی عملکردی، خود تنظیمی یادگیری دانش آموزان.
مقدمه
به اعتقاد برخی صاحب نظران، خود تنظیمی در یادگیری بخش مهمی از تفاوت های بین دانش آموزان موفق و ناموفق را تبیین می کند. دانش آموزان موفق، به منظور انجام تکلیف، از راهبردهای یادگیری خود تنظیمی و الگوهای انگیزشی مثل کوشش برای کسب موفقیت و فعالیت های چالش انگیز و تنظیم اهداف استفاده می کنند. در مقابل، دانش آموزان ناموفق کمتر تلاش به خرج می دهند و علاقه کمتری به انجام فعالیت ها دارند، قادر به تنظیم اهداف و استفاده از راهبردهای یادگیری نیستند، خودکارآمدی پایینی دارند و به ندرت به سطح بالایی از موفقیت می رسند. بر اساس یافته های پژوهشی، بسیاری از دانش آموزانی که جنبه های شناختی، انگیزشی و رفتاری عملکرد تحصیلی خود را تنظیم می کنند، به عنوان یک یاد گیرنده موفق عمل کرده اند. این یاد گیرندگان برای دستیابی به موفقیت تحصیلی، یاد گرفته اند که چگونه عملکرد خود را تنظیم کنند و علی رغم مشکل بودن تکالیف درسی، اهداف خود را حفظ کنند . نظر به اهمیت خود تنظیمی یادگیری، مدل های مختلفی برای آن ارائه شده است. از جمله می توان به مدل بوفارد، وزيو، بوردلو و لارو چه اشاره کرد. طبق این مدل، سازه خود تنظیمی شامل مؤلفه های فراشناخت، شناخت و انگیزش است. مؤلفه فراشناخت شامل طرح و برنامه های دانش آموز در هنگام درس خواندن از قبیل به کار گیری راهبردهایی جهت زمان بندی مطالعه، خلاصه برداری و سازمان بندی و نظارت بر مطالعه است. مؤلفه شناخت شامل راهبردهایی است که دانش آموزان برای یادگیری و درک بهتر مطلب از آنها یاری می گیرند و مؤلفه انگیزش، شامل میزان علاقه، تداوم و پیگیری دانش آموز در ارتباط با مطالب درسی است. خود تنظیمی یادگیری با اهداف یادگیرندگان ارتباط دارد. رفتار عموما با میل به هدفی برانگیخته می شود، پس امر تصادفی نیست؛ بلکه معلول است و در جهتی میل می کند که فرد، صحیح یا غلط آن را در راستای منافعش باور می کند. نوع هدفی که ما تعیین می کنیم، میزان انگیزش فردی ما را در جهت رسیدن به آن هدف معين کمک می کند. لاک و لاتهام معتقدند که اهداف، بنا به دلایل ذیل باعث بهبود عملکرد می شود.
1- اهداف، توجه فرد را به سمت تکلیف در حال انجام هدایت می کند.
2- اهداف، تلاش را به خدمت می گیرند.
3- اهداف، استقامت و پشتکار را بیشتر می کنند، زیرا تلاش ها تا دستیابی به اهداف ادامه می یابد.
4- اهداف، مشوقی برای گسترش استراتژی های تازه اند. به عبارت دیگر، اهداف، ایجاد تدبیر جدی برای بهبود عملکرد را تشدید می کنند.
جهت گیری هدفی، یکی از سازه هایی است که برای اشاره به نوع اهدافی که فرد مورد توجه قرار می دهد، استفاده می شود و عمدتا به دو نوع جهت گیری هدفی تسلطی و جهت گیری هدفی عملکردی تقسیم می شود. افراد دارای جهت گیری هدف تسلطی، بیشتر به دنبال یادگیری و تسلط بر مطالب یادگیری هستند؛ اما افراد دارای جهت گیری هدف عملکردی بیشتر نگران عملکرد خویش در مقایسه با دیگران می باشند. جهت گیری هدف تسلطی با خودکارایی تحصیلی، تلاش برای موفقیت، انتخاب تكليف مشکل، داشتن پشتکار در مواجهه با مشکلات، علاقه درونی به یادگیری، به کار گیری راهبردهای پردازش عمیق و پیشرفت تحصیلی بالاترارتباط دارد. باور این گونه افراد این است که با تلاش می توان به موفقیت دست یافت.
افراد دارای جهت گیری هدف عملکردی، از لحاظ ارزشی که برای اهداف قائلند، به دو گروه گرایشی و پرهیزی تقسیم می شوند. در جهت گیری هدف عملکرد گرایشی، دانش آموزان سعی دارند که توانایی هایشان را با یکدیگر مقایسه کنند. آنها سعی می کنند خودشان را با هوش جلوه دهند و بی لیاقت و یا بی کفایت جلوه نکنند. گذشتن از دیگران و کسب تلاش با موفقیت کم، از اهداف آنها به شمار می آید. افراد دارای جهت گیری هدف عملکردی پرهیزی، از وظایف چالش برانگیز پرهیز می کنند تا در آن ها بی کفایتی فکری و عقلانی ظاهر نشود. گذشتن از دیگران و کسب تلاش با موفقیت بسیار کم از اهداف آنها به شمار می آید. برخی محققان عنوان کرده اند که نه تنها اهداف خود فرد، بلکه تأکیدات هدفی والدین نیز ممکن است بر روی خود تنظیمی دانش آموزان تاثیر بگذارد. منظور از تأكيدات هدفی والدین این است که والدین بر کدامیک از اهداف پیشرفت فرزندان خود تأکید می نمایند و هم چنین چگونگی درک فرزندان از تأكيدات هدفی والدین را توضیح می دهد. برخی والدین دارای تأكيدات هدفی تسلطی و برخی دارای تأكيدات هدفی عملکردی هستند.
فرایدل و همکاران، به این نتیجه رسیده اند که در ک بچه ها از چگونگی اهداف عملکردی و اهداف تسلطی والدین و معلمان باعث پیش بینی اهداف نسلطی و عملکردی و خود تنظیمی یادگیری آنها (فرزندان) می شود. آن ها در تحقیق دیگری تحت عنوان “تأثیر ادراک تأكيدات هدفی والدین و معلمان، روی باورهای خود کارآمدی دانش آموزان از دوره ابتدایی تا دبیرستان ” نشان داده اند که، افزایش ادراک دانش آموزان از تأكيدات هدفی تسلطى والدین و معلمان، باعث افزایش باورهای خود کارآمدی در آن ها (دانش آموزان می شود. این یافته ها نشان می دهد که تأكيدات هدفی معلمان و والدین باعث افرایش رشد احساس خود کارآمدی و استفاده از راهبردهای یادگیری در درس ریاضی می شود.
گوتمن با انجام تحقیقی تحت عنوان چگونگی تأثیر جهت گیری اهداف والدین و دانش آموزان، و ساختار اهداف کلاس درس بر پیشرفت درس ریاضی دانش آموزان آمریکایی آفریقایی تبار در زمان ورود به دبیرستان، مشاهده کرد که دانش آموزانی که والدینشان بر روی اهداف تسلطی تأکید دارند، نمره ی پیشرفت ریاضی آن ها بالاتر از دانش آموزانی است که والدینشان بر روی اهداف عملکردی تأکید می کنند. وی در نهایت نتیجه گرفت که جهت گیری اهداف تسلطی نسبت به جهت گیری اهداف عملکردی، در ایجاد انگیزش و پیشرفت در درس ریاضیات دانش آموزان امریکایی آفریقایی تبار دبیرستانی تأثیر بیشتری دارد و جهت گیری هدف تسلطی باعث ایجاد چالش، یادگیری عمیق و معنی دار در فرزندان می شود.
در ایران نیز شجاعی، شیخ الاسلامی و احمدی با بررسی رابطه بین جهت گیری هدفي والدين جهت گیری هدف تسلطي وجهت گیری هدف عملکردی با خود کارآمدی تحصیلی دانشجویان سه دانشکده علوم تربیتی، علوم مهندسی و علوم پزشکی دانشگاه شیراز نشان داده اند که خانواده جایگاه مهمی در رشد و یادگیری دانشجویان دارد. مخصوصا تأكید والدین در جهت تسلط فرزندشان بر مفاهیم و مطالب درسی می تواند باعث تعمیق پیوند بین اهداف آموزش عالی و آگاهی تربیتی در خانواده شود.
بحث و نتیجه گیری
یافته های پژوهش نشان داد که هر دو نوع تأكيدات هدفی تسلطی و عملکردی والدین خود تنظیمی یادگیری فرزندان (نمره کل) را به صورت مثبت و معنی داری پیش بینی می کنند. همچنین، نتایج نشان داد که سهم تأكيدات هدفی تسلطی والدین در پیش بینی خود تنظیمی یادگیری فرزندان از سهم تأكيدات هدفی عملکردی والدین بیشتر است. یافته های این بخش از تحقیق همسو با بافته های تحقیقات پیشین (فریدل و همکاران، ۲۰۰۶؛ گوتمن، ۲۰۰۵، جوکار، ۱۳۸۵؛ شجاعی و همکاران، ۱۳۸۸، دلاور پور، ۱۳۸۷؛ الفتريا، کاترینا و گریگوریس، ۱۲۰۰۹) بیانگر نقش اهداف در فعالیت و پیشرفت یادگیرندگان است. یادگیرندگانی که والدینشان از آنها می خواهند مطلب را یاد بگیرند یا عملکرد خوبی داشته باشند. از نظر فعالیت های خود تنظیمی وضعیت بهتری دارند.
علاوه بر این، یافته ها نشان داد که سهم تأكيدات هدفی تسلطی در پیش بینی خود تنظیمی یادگیری، بیش از تأکیدات هدفی عملکردی است. همان گونه که نظریه های موجود بیان داشته اند، در تأكيدات هدفی تسلطی، فرد به دنبال کسب تسلط بر چالش های محیطی، یادگیری به خاطر انگیزه درونی (نه پاداش بیرونی)، رفتار اکتشافی، کنجکاوی، توانایی تأثیر گذاری، تعامل مؤثر بر محیط، کسب خود مختاری و داشتن احساس تسلط و خود کارآمدی شخصی است پینتریج و شانک، ۲۰۰۲). این در حالی است که در تأكيدات هدفی عملکردی، فرد از تکالیف چالش برانگیز خودداری می کند و در زمان رو به رو شدن با تکالیف دشوار، تلاش کمتری به خرج می دهد و می خواهد با مقایسه خود با دیگران، خود را با هوش جلوه دهد. بنابراین انتظار می رفت که سهم تأكيدات هدفی تسلطى والدین در پیش بینی یادگیری خود تنظیمی فرزندان، بیشتر از سهم تأكيدات عملکردی والدین باشد. در تحقیق گوتمن (۲۰۰۵) نیز جهت گیری اهداف تسلطی نسبت به جهت گیری اهداف عملکردی، در ایجاد انگیزش و یادگیری درس ریاضیات تأثیر بیشتری داشت و جهت گیری هدف تسلطی باعث ایجاد چالش، یادگیری معنی دار و عمیق در فرزندانشان شده است. به اعتقاد محققان، درک و انتخاب نوع جهت گیری هدف توسط فرزندان به این بستگی دارد که والدین بیشتر بر کدام یک از اهداف تسلطی و یا عملکردی تأكید می ورزند و این بر باور فرزندان در انتخاب نوع هدف و یادگیری آنها تأثیر معنی داری دارد؛ به این معنی که والدینی که بر تأكيدات هدفی تسلطی تأکید می کنند، باعث پرورش انگیزش درونی، تعامل مؤثر بر محیط و حس خود مختاری در فرزندان می شوند (پتریج وشانک، ۲۰۰۲). انگیزش درونی باعث می شود که آن ها در نبود پاداش بیرونی و کمبود امکانات تحصیلی و یادگیری، همچنان به یادگیری علاقه مند باشند. بنابراین فرزندان والدین با تأكیدات هدفی تسلطی، خود تنظیم تر خواهند بود.
تهیه و تایید توسط: سرکار خانم مددی (آموزگار پایه چهارم)